آقای ری دالیو که مدیر یک شرکت سرمایه گذاری معروف بنام بریج واتر با سرمایه 154 میلیارد دلار میباشد و نیز شخصا نیز انسانی متمول و میلیاردر میباشد و تحقیقات بسیار ارزنده در زمینه پیش بینی آینده اقتصادی چه در سطح جامعه و چه در سطح خانواده نموده است . و نیز اخیرا کتابی در این زمینه به چاپ رسانده و سمینارهای مختلفی نیز در این زمینه ارائه نموده است .
این مقاله بر گرفته از نظرات و رهنمودهای ایشان میباشد که به نظر بنده بسیار با ارزش و پر اهمیت میباشد البته همواره بایستی نظریات و تئوریها به ورطه آزمایش و تست گذاشته شده تا به بهینه ترین عملکرد رسید .
طبق تحقیقات گسترده ایشان دو فاکتور نقش بسیار اساسی در پیش بینی جایگاه آینده اقتصادی هر جامعه ( حتی خانواده) بازی میکند ، اول کیفیت آموزش و ثانی میزان و حجم بدهی .
چرا کیفیت آموزش چون رابطه مستقیم با بهره وری و راندمان و تولید دارد در طول تاریخ هیچ جامعه ای را نمیتوان یافت که بدون پیشران بودن در دانش و مهارت، بتواند اقتصادی پیشران داشته باشد . کیفیت آموزش چیزی بسیار مهم در عصر حاضر میباشد که در جامعه ما با مدرک گرای به بیراه رفته است یادگیری تحول گرا گرایش بسیار با اهمیتی است که در خانواده ها نبایستی مغفول بماند بسیاری مدعی فارغ التحصیلان بیکار میباشند در حالیکه آن دسته که دارای دانش و مهارت میباشد در هیچ جای دنیا بیکار نخواهد ماند .
اما حجم و میزان بدهی نیز بسیار با اهمیت میباشد زیرا بسیاری از بحران های اقتصادی از میزان زیاد بدهی و اعتبارات کاغذی بوجود آمده است . استفاده بیش از اعتبارات بانکی بی اساس تنها میتواند مصرف گرایی بدون ایجاد بهره وری را بالا ببرد . نمونه بارز این فاکتور جنگ جهانی دوم که بعلت افزایش افسار گسیخته حجم بدهی آلمان صورت پذیرفت و یا حرکتهای آمریکا و روسیه در عصر حاضر .
علاوه بر این دو فاکتور ری دالیو برای پیش بینی کشورهای که احتمال بیشتر جهت دست یابی به رونق و رفاه اقتصادی را دارند و میتوانند آینده را به خود اختصاص بدهند در 6 فاکتور دقیق تر به شرح ذیل پیشنهاد میدهد :
- میزان بهره مندی افراد از پاداش ها و رنج بردن از مجازات های بهره وری (یعنی درجات خودکفایی آنها)
- میزان ارزش مردم برای لذت بردن از زندگی در مقابل دستیابی به آنها
- میزان نوآوری و تجاری سازی ارزش گذاری می شوند
- درجه بوروکراسی
- میزان فساد
- میزان حاکمیت قانون
بر این اساس ایشان معتقد است دو کشور چین و هند کاملا شرایط تبدیل شدن به ابر قدرت شدن را داراند ، لازم است در نظر داشته باشید چین اگر مرکز کارخانجات و تولیدات مادی در دنیا شده است هند نیز با دارا بودن نیرو متخصص و ارزان فراوان مرکز خوبی برای تولید میباشد و نیز در حال حاضر مرکزیت دفاتر دنیا و تولید نرم افزارها را به خود اختصاص داده است . و امکان زبان انگلیسی حتی مزیت نسبی برای آنها در مقابل چین شده است .
طبق نظر ایشان سه اصل را هر فرد و سیاست گذاری بایستی رعایت نماید :
- حجم بدهی نباید از درآمد بیش تر باشد چون باعث کسری تراز روز افزون میگردد .
- حجم درآمد نباید از بهره وری و تولید فاصله بگیرد چون باعث غیر رقابتی شدن میگردد .
- سطح بهره وری و تولید دانش همواره بایستی در حال بسط و گسترش باشد و مغفول نماند .